ادرس جدید سایت www.labeksorkh.cov.irمیباشد
لذا ادرس قبلی سایت نیز همچنان دردسترس میباشد
باتشکرمدیریت وبلاگ لبیک سرخ
اینها همه بهانههایی برای توجیه رفتن دختری بود که در سینمای ایران جایی برای خود باز کرده بود، نقشهای موجه بازی میکرد و اسم و رسمی به هم زده بود. همین اسم و رسمش هم باعث شد تا رفتنش برای خیلیها خبر مهمی باشد. فیلم اولش را که بیحجاب بازی کرد، گفتند عوامل فیلمسازی را مجبور کرده که داستان فیلم را تغییر دهند و صحنههای غیر اخلاقی در آن نباشد، اما در فیلمهای بعدی نشان داد آنچنان که در داخل از اخلاقیات نیکش یاد میکردند، نیست و حاضر است با لباس خواب جلوی دوربین حاضر شود. دیگر داشت هالیوودی میشد آن هم در فیلم هایی که از لحاظ داستان و کارگردان سطحشان آب میرفت و بیکیفیت تر میشدند. تازه حرفهای سیاسی دیگران را هم خوب بلغور میکرد. میخواست ادای رهبران سیاسی را هم درآورد، اما دخترک لوس، این بار تیر خلاص را زد، همان طور که پیشبینیاش دور از ذهن نبود. این بار نشان داد اگر نمیتواند در سینمای هالیوود بازیگر سرشناسی شود، اقلاً خوب میتواند ادای سوپر استارهای لاقید امریکایی را درآورد. به این گونه شد که ته مانده آبرو و اعتبار از پیشماندهاش را هم با همه لباسهایش کند و به دور انداخت.
خارج از بحث «از کوزه همان برون تراود که در اوست» جریان مسموم فرهنگی که طی چند سال اخیر به شدت سعی در ایجاد انحراف در اخلاقیات جامعه داشتهاند، با پر و بال دادن به افرادی کم ظرفیت و نافهمی چون گلشیفته فرهانی، باعث شدند تا این افراد به ظاهر پلههای ترقی را با سرعت غیرقابل باوری طی کنند و از آنها به عنوان مزدوران بیجیره و مواجب و بلندگوهای خود کار استفاده کنند. جریان مخرب فرهنگی داخلی که بیتردید متأثر از ناتوی فرهنگی غرب نبوده است، در سایه بیتوجهی یا کم توجهی مدیران بخش فرهنگی جامعه به یارگیری و تربیت نیرو پرداخته است و هر از چند گاهی دست به شعبده میزند و خرگوش احمقی را از در آن بیرون میکشد، اما از سوی دیگر نباید از داشتههای خود غافل بمانیم. این ملت نشان دادهاند که فرهنگ و هنرشان لنگ چند نفر تافته جدا بافته نیست، بلکه چشمهای جوشان است و با رفتن و بریدن اشخاصی خودفروخته، چرخ هنر کشور توقفی نخواهد کرد.
این در حالی است که در آخرین ساعات روز گذشته بهزاد فرهانی و همسرش انتشار این عکس را جعلی خواندند و منکر این شدند که فرزندشان دست به چنین اقدامی زده باشد. همچنین سایت فیگارو در آخرین ساعات عکس گلشیفته را از سایت خود حذف کرد. اما آیا خود گلشیفته نیز حاضر به تکذیب این ماجراست؟!
منبع:روزنامه فرهنگی جوان انلاین
قویترین عامل تحول امام خمینی(ره)برای ایجاد تحول اساسی و بنیادی در امت اسلامی ایران به سراغ قویترین عامل تحول روحی امت اسلامی رفت و با درک صحیح و عمیق از مکتب امام حسین (ع)و توانایی ارائه برنامه ای رشد دهنده، سوژه کربلا را به کار گرفت؛زیرا می دانست هیچ موضوعی مانند آن در اعماق جان شیعیان نفوذ نکرده است. آنان در هیچ واقعه ای به این میزان اشک نریخته و سوگواری نکرده و در هیچ مراسمی اینگونه به میدان نیامده اند. به علاوه این قیام آیینه تمام نمای ارزشهای انسانی و معنوی است و اوج ایثار، حماسه، عبادت و شوق ملکوتی را به نمایش می گذارد. امام که در مکتب تربیتی حضرت سیدالشهداء رشد کرده بود، با تعالیم عاشورایی خویش مردم را متحول نمود. او می فرمود: «حضرت سیدالشهداء به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم و در مقابل حکومت جائر چه باید کرد.» «سیدالشهداء و اصحاب و اهل بیت او آموختند تکلیف را، فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. آنها به ما فهمانیدند که در مقابل حکومت جور نباید زنها بترسند. نباید مردها بترسند.» سرانجام امام در بسیج مردم علیه حکومت جور و محو اسباب ستم و تعدی، موفق به تحول روحی در مردم با استفاده از چشمه جوشان کربلا گردید. امام خود به این دگرگونی درونی مردم اشاره دارند و می فرمایند: «من خدا را شکر می کنم که... یک تحول اساسی در ملت ما پیدا شد. تحولهای معنوی پیدا شد که این تحولها را نمی توانیم اسمی رویش بگذاریم، الا این که به دست خدا بود.»حتی امام این تحول را از پیروزی بر رژیم استبدادی مهمتر می داند و می فرماید: «تحول در ایران پیدا شده، تحول روحی که از غلبه ای که بر طاغوت بود و او را عقب زد مهمتر و تمام دنیا متحیر شدند از تحول روحی که در ملت پیدا شد.» امام از اینگونه تحول روحی و استقامت و مقاومت مردم در برابر ستم و تجاوز تقدیر می نماید و می فرماید: «اینجانب از فداکاری ملت ایران تشکر کرده و قدرت و عظمت او را در پناه قرآن و احکام اسلام از خداوند متعال با تضرع خواهانم.»
تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از حماسه حسینی امام خمینی (رحمه الله )با تاثیرپذیری از سرمشقهای نهضت امام حسین (علیه السلام )توانست مسلمانان را رهبری کرده و انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. در واقع انقلاب اسلامی ایران درپیروی از این سرمشقها متاثر از قیام امام حسین (علیه السلام) است. در این مقاله به صورت مختصر ضمن ترسیم برخی از سرمشقهای نهضت امام حسین (علیه السلام)، تاثیرپذیری انقلاب اسلامی از آنها با رهبری امام خمینی را تبیین خواهیم کرد.
5- عزت آفرینی و شکست ناپذیری در مکتب امام حسین( علیه السلام)کرامت و شرافت انسان ارزش دارند و سربلندی و عدم تسلیم در برابر دنیاطلبان و ستمگران اصل مهم و استواری می باشد. آن امام همام وقتی در محاصره کامل سپاه پلیدی قرار گرفت فرمود: «لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ نه به خدا سوگند، من دست ذلت به شما نخواهم داد و هرگز مانند بردگان فرار نمی کنم.» روز عاشورا، امام حسین(علیه السلام)خطاب به اراذل و تبهکاران اموی فرمود: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السله و الذله و هیهات منا الذله یابی الله ذلک لنا و رسوله والمؤمنون و حجور طابت و طهرت؛ آگاه باشید که زناکار پسر زناکار مرا میان مرگ و ذلت قرار داده است، ولی ذلت از ما دور است. خدا و رسولش و انسانهای با ایمان و دامنهای پاک و پاکیزه از قبول آن برای ما امتناع می کنند.» امام خمینی(رحمه الله) که از نسل آن اسوه حماسه آفرینان بود همچون اجداد طاهرینش هرگز زیر بار ذلت نرفت. او رنج تبعید و آوارگی را پذیرفت و برای خطرات جانی مهیا گشت ولی حسرت یک سازش جزئی را بر دل طاغوت و استکبار نهاد. او در مسیر مبارزه با ستم و تجاوز، و رهبری انقلاب اسلامی کرارا آموزه های عزت آفرین عاشورا را مورد تاکید و درس آموزی قرار می داد. امام خمینی (رحمه الله) در یکی از بیانات خود خطاب به کارگزاران طاغوت فرمود: «من اکنون قلب خود را برای سر نیزه های مامورین شما حاضر کرده ام ولی برای قبول زورگوئیها و خضوع در مقابل جباریهای شما حاضر نخواهم کرد.» آن روح قدسی در هیچ شرایطی از مواضع اصولی خود دست بر نداشت و در مقابل استکبار و اهل شرک و نفاق فریاد برآورد: «هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیو سیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه می دهم و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام خواب را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویش اصرار می نمایند سلب خواهم کرد.» امام خمینی(رحمه الله)با تاثیرپذیری از حماسه عاشورا و خطبه های پرهیجان امام حسین(علیه السلام) به دنیای استکبار چنین هشدار می دهد: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهانیان بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی آنان از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است می رسیم... و از مرگ شرافتمندانه استقبال می کنیم ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست.»
وصیت نامه سردار سرلشکر پاسدار شهید احمد کاظمی |
الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله اشهد ان علیاً ولی الله خداوندا فقط میخواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا روزی شهادت میخواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده. با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق. نمیدانم چه باید کرد، فقط میدانم زندگی در این دنیا بسیار سخت میباشد. واقعاً جایی برای خودم نمییابم هر موقع آماده میشوم چند کلمهای بنویسم، آنقدر حرف دارم که نمیدانم کدام را بنویسم، از درد دنیا، از دوری شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا، هزاران هزار حرف دیگر، که در یک کلام، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعاً چه باید میکردیم. اگر سخت است، خدا را داریم اگر در سپاه هستیم، خدا را داریم اگر درد دوری از شهدای عزیز را داریم، خدا داریم. ای خدای شهدا، ای خدای حسین، ای خدای فاطمه زهرا(س)، بندگی خود را عطا بفرما و در راه خودت شهیدم کن، ای خدا یا رب العالمین. راستی چه بگویم، سینهام از دوری دوستان سفر کرده از درد دیگر تحمل ندارد. خداوندا تو کمک کن. چه کنم فقط و فقط به امید و لطف حضرت تو امیدوار هستم. خداوندا خود میدانم بد بودم و چه کردم که از کاروان دوستان شهیدم عقب ماندهام و دوران سخت را باید تحمل کنم. ای خدای کریم، ای خدای عزیز و ای رحیم و کریم، تو کمک کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم. گرچه بدم ولی خدا تو رحم کن و کمک کن. بدی مرا میبینی، دوست دارم بنده باشم، بندگیام را ببین. ای خدای بزرگ، رب من، اگر بدم و اگر خطا میکنم، از روی سرکشی نیست. بلکه از روی نادانی میباشد. خداوندا من بسیار در سختی هستم، چون هر چه فکر میکنم، میبینم چه چیز خوب و چه رحمت بزرگی از دست دادم. ولی خدای کریم، باز امید به لطف و بزرگی تو دارم. خداوندا تو توانایی. ای حضرت حق، خودت دستم را بگیر، نجاتم بده از دوری شهدا، کار خوب نکردن، بندهی خوب نبود،... دیگر... حضرت حق، امید تو اگر نبود پس چه؟ آیا من هم در آن صف بودم. ولی چه روزهای خوشی بود وقتی به عکس نگاه میکنم. از درد سختی که تمام وجودم را میگیرد دیگر تحمل دیدن را ندارم. دوران لطف بیمنتهای حضرت حق، وای من بودم نفهمیدم، وای من هستم که باید سختی دوران را طی کنم. الله اکبر خداوندا خودت کمک کن خداوندا تو را به خون شهدای عزیز و همه بندگان خوبت قسم میدهم، شهادت را در همین دوران نصیب بفرمایید و توفیقام بده هر چه زودتر به دوستان شهیدم برسم، انشاء الله تعالی. منزل ظهر جمعه 6/4/82 بــه پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است
.: Weblog Themes By Pichak :.