• سیم پین
  • آقای رئیس جمهور پیش از سفر به ترکیه حتما بخوانند! - سیاسی
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن

    خبر سفر ریاست محترم جمهور به شهر قونیه دیروز بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. خبر اینگونه بود:

    “محمود احمدی نژاد دوشنبه این هفته (امروز) به منظور شرکت در مراسم بزرگداشت مولانا، شاعر بزرگ ایرانی به شهر قونیه ترکیه سفر می کند.”(خبرگزاری فارس)

    هر چند امید داریم این سفر انجام نگیرد ولی به جهت جنبه های اعتقادی و دینی، نکاتی را به آقای رئیس جمهور یادآوری می کنم.

    اولاً مولوی یا ملاّی رومی یا جلال الدین رومی شخصیتی بزرگ در حوزه ی ادب فارسی است. هیچ کس نمی‌تواند عظمت ادبی و جایگاه شعر او را نادیده بگیرد. مثنوی معنویِ او بخشی از میراث ادب فارسی است. این مسأله بدیهی است و هیچ تردیدی در آن وجود ندارد. کسی هم تا آنجا که این بنده اطلاع دارد درصدد نقد جنبه های ادبی مولوی برنیامده است.

    اما مولوی تنها در جنبه ی ادبی و شعری خود خلاصه نمی شود. او یک نظریه پرداز و تئوریسین نیز می باشد. تأثیر مبانی اعتقادی مولوی بر بسیاری از صاحب نظران امروز و دیروز بر کسی پوشیده نیست. ملاّی رومی تفکراتی دارد که به جدّ نیاز به نقد و بررسی دارد.

    نمی دانم آقای احمدی نژاد مبانی فکری مولوی را می شناسد یا نه؟! و نمی دانم این سفر با علم به این باورها صورت گرفته و یا صرفاً نتایج دیپلماتیک آن مد نظر بوده است.

    برای رئیس جمهور کشورمان می گویم اگر افکار این شاعر پرآوازه ی کشورمان را می شناختید شاید به این سفر نمی رفتید! اما اگر اطلاعی از آراء و افکار مولوی ندارید چند جمله ای به عرضتان می رسانم:

    اولاً مولوی شاعری است غیر شیعی که بخش عمده ای از عقاید او از حوزه اعتقادی ما خارج است.

    او(مولوی) می گفت حضرت ابوطالب در آتش دوزخ کفش آهنی از آتش دارد در حالی که حضرت ابوطالب پاک و مطهرند کما اینکه در زیارت ششم امیرالمومنین علیه السلام می خوانیم: اشهد انک طُهر طاهر مطهر مِن طهر طاهر مطهر!!

    مولوی در خصوص ولایت امیرالمومنین که مهمترین وجه تمایز شیعیان با غیر شیعیان می باشد، معتقد است که کلمه “مولا” در عبارت “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” به معنی سرپرست و صاحب اختیار نمی باشد بلکه صرفاً معنای دوست از آن برداشت می شود!

    او می گوید:

    گفت هر کس را منم مولا و دوست         ابن عم من علی مولای اوست

    او مقام امامت و ولایتی که شیعه برای امیرالمومنین علیه السلام قائل است را قبول ندارد.

    مولوی صراحتاً ابراز می دارد عبارت سفینه نوح که توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله) به اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) اختصاص یافته است، مفهومی فراتر دارد و آن عبارت از همه اصحاب پیامبر است و این مخالف نص صریح روایات و باورهای شیعی است. سفینه نوح در ادبیات روایی شیعی تنها و تنها به اهل بیت پیامبر (14 معصوم) اطلاق می شود در حالی که در کلام مولوی همه صحابه شامل این عبارت و مفهوم می شوند.

    دقت کنید:

    بهر این فرمود پیغمبر که من               همچو کشتی ام ز طوفان زَمَن

    ما و اصحابیم چون کشتی نوح             هر که دست اندر زند یابد فتوح

     

    (مثنوی معنوی، دفتر دوم، ص 652)

    مولوی نسبت به این مطلب که همه ی امامان از نسل رسول خدایند اعتقادی ندارد و معتقد است امامت امری است که مبتنی بر اشخاص نیست بلکه ممکن است به هر کس که لیاقت آن را داشته باشد برسد!

    نیک بنگرید و قضاوت کنید:

    پس به هر دوری ولی قائم است          تا قیامت آزمایش دائم است

                  پس امام حیّ قائم آن ولیّ است            خواه از نسل عمر خواه از علی است!!

    (مثنوی معنوی، دفتر دوم، ص 239)

    آقای رئیس جمهور!

    بد نبود پیش از سفر، آن هم عزیمت به یک چنین سفری با برخی مشاوران دلسوز مشورت می کردید. با فضلای حوزه رایزنی می نمودید و نظر آنها را در این خصوص جویا می شدید.

    بزرگان دین و علماء گرانقدر و به ویژه ی مراجع عظام مواضع خود را بارها و بارها در خصوص شخصیت و افکار مولوی ابراز داشته اند. فکر می کنم با این همه صراحت، جائی برای ابهام باقی نماند.

    به این چند سطر عمیقاً توجه فرمایید:

    برگزاری کنگره هایی مثل مولوی تأسف بار است. باید از امام زمان خجالت کشید.”( آیه الله صافی گلپایگانی)

    مولوی،بینش درستی نسبت به اهل بیت(علیهم السلام) نداشت. برخی از آثار او از اندیشه های انحرافی سرچشمه گرفته است … مولوی، ابوطالب عموی پیامبر را کافر دانسته و مشرک می داند و در اشعار خود ماجرای غدیر را لوث کرده است.”( آیه الله نوری همدانی)

    “او(مولوی) می گفت حضرت ابوطالب در آتش دوزخ کفش آهنی از آتش دارد در حالی که حضرت ابوطالب پاک و مطهرند کما اینکه در زیارت ششم امیرالمومنین علیه السلام می خوانیم: اشهد انک طُهر طاهر مطهر مِن طهر طاهر مطهر!!” (آیة الله سید عزالدین زنجانی)

    مولوی در خصوص ولایت امیرالمومنین که مهمترین وجه تمایز شیعیان با غیر شیعیان می باشد، معتقد است که کلمه “مولا” در عبارت “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” به معنی سرپرست و صاحب اختیار نمی باشد بلکه صرفاً معنای دوست از آن برداشت می شود!

    آقای رئیس جمهور!

    آیا کارنامه ی کسی که به تعبیر روایات اشقی الاشقیاء معرفی شده، قابل تطهیر است؟ آیا می شود عمل نابخشودنی او را توجیه نمود؟ آری منظور این حقیر ابن ملجم است. شخصی که بزرگترین جنایت تاریخ را مرتکب شده است.

    مولوی به راحتی عمل او را توجیه می کند و این عمل شنیع را مربوط به ابن ملجم نمی داند بلکه مشیت و اراده ی خدا دانسته که فقط ابن ملجم آلت اجرای آن بوده است.

    خوب بنگرید:

    مولوی خطاب به قاتل حضرت امیر اینگونه می سراید:

    هیچ بُغضی نیست در جانم ز تو           چونکه این را من نمی دانم ز تو

    آلت حقّی تو، فاعل دست حق              کی زنم بر آلت حق طعن و دق

     

    بماند که مولوی عاشورا و سوگواری برای سالار شهیدان را هم امری بیهوده می داند! و بماند که این شاعر مشهور در اشعار خود مضامین و مفاهیم غیر اخلاقی را هم بیان کرده است. بدیهی است در این مختصر مجال برای نقد همه آنها نیست.

    مولوی شاعری توانمند بوده. روشی بدیع را در ارائه آراء و افکار خود ارائه نموده است. اما روش به تنهایی دیده نمی شود. بلکه محتوا بسیار مهم تر از روش قلمداد می شود.

    امروزه محتوای اشعار مولوی به نظر این کمترین سرمنشأ بسیاری از تفکرات پلورالیستی شده است. او که آداب و ترتیب را در بندگی خدا مهم نمی داند و معتقد است که: “هیچ آدابی و ترتیبی مجو”، همان گفتمان تکثرگرایی را نشر می دهد.

    فکر می کنم در شرایط فعلی، حضور رئیس جمهور یک کشور شیعی که بنا به نظر معمار و بنیانگذار آن امام خمینی(ره) بر پایه فقه جواهری اداره می شود قابل تأمل باشد.

    کاش به جای این بزرگداشت، به اموری حیاتی تر که مورد نیاز دنیا و آخرت ملت ایران می باشد، پرداخته می‌شد.




    تاریخ : دوشنبه 91/9/27 | 3:30 عصر | نویسنده : لبیک سرخ | نظر


  • ویندوز سون | آنکولوژی | اخبار وب