به گزارش سافتستان پنج سال پیش حوالی ساعت 11 شب  فردی در پارک دانشجو تهران دستگیر شد که چهره شناخته شده ای در ورزش بود. او که شهرت خود را از فوتبال دارد شاید فکر نمی کرد که در کمتر از پنج دقیقه در محل قرار توسط پلیس دستگیر شود.

احتمال می رود با اطلاع قبلی راپورت او را داده بودند. به هر حال آن شب آقای (الف) که دهه پنجم زندگی را هم پشت سر گذاشته بود با وجود داشتن زن و زندگی و بچه اما در دورانی که بیشتر از 50 سال داشت به دلیل همراهی با یک زن خیابانی در پارک دانشجو تهران دستگیر شد تا مجبور باشد یک شب را در بازداشتگاه سپری کند.

آن سال، سال آخر خدمت سربازی را می گذراندم و محل خدمتم هم تهران بزرگ بود. برای گشت زنی بیرون رفته بودیم. من و یکی از هم خدمتی ها. پس ازحدود دو ساعت که به پاسگاه برگشتیم بچه ها گفتند که آقای (الف) را به دلیل…. دستگیر کرده ایم. من اما حدسم این بود که آنها اشتباه می کنند و فرد دستگیر شده به چهره معروف مورد نظر بچه ها شبیه است.

به همین دلیل و همچنین به خاطر اینکه علاقمند شدید فوتبال بودم و اغلب چهره های فوتبالی را می شناختم. قصد کردم که به بازداشتگاه بروم و ببینم آن کسی که دستگیر شده واقعا همان چهره فوتبالی است یا اینکه شبیه به وی است.

در نتیجه با هماهنگی افسر نگهبان از پنجره بازداشتگاه آن فرد را دیدم و در کمال تعجب متوجه شدم که بچه ها اشتباه نکرده اند و فرد دستگیر شده خود آقای (الف) است.

به هر حال آن شب آقای (الف)  که قبل تر ها مسوولیتی هم در یک باشگاه داشت به خیلی از دوستانش زنگ زد و فردای همان روز هم توانست با تهیه وثیقه از بازداشتگاه خارج شود. او خیلی از آبروی خود می ترسید و شاید به خاطر بازخورد بد دستگیری وی هم بود که با ریش سفیدی و کدخدامنشی و گرفتن تعهدنامه پرونده اش مختومه شد.