اول اسفند امسال رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مسئولان و دستاندرکاران جشنواره مردمی فیلم عمار در بخشی از سخنانشان با اشاره به موضوعات مهم و پرمایه برای استفاده در فیلمسازی فرمودند: «یکی از مسائل دروغی که در دنیا تبلیغ میشود این است که میگویند هنر نباید با سیاست آمیخته شود، در حالی که مجموعههای هنری غرب از جمله هالیوود کاملاً سیاسی هستند و اگر اینگونه نبود چرا به فیلمهای ضدصهیونیستی ایران اجازه حضور در جشنوارههای سینمایی را نمیدهند؟» ایشان همچنین تأکید کردند: «ساخت فیلمهای سیاسی ضدایران یا اعطای جایزه به فیلمهای ضدایرانی نشانههای آشکار از آمیخته بودن سیاست و هنر در امریکا و غرب است.» این صحبتهای مقام معظم رهبری اگرچه در تاریخ مصادیق فراوانی دارد اما به فاصله یک هفته پس از این بیانات، مصداق تازهای برای آن رونمایی شد.
پرش از سکوی سیاست ضدایرانی
برگزاری جایزه اسکار در سال جاری که روز دوشنبه جایزه بهترین اثر را به فیلم کاملاً سیاسی و ضدایرانی آرگو داد، بار دیگر صحت صحبتهای رهبر انقلاب اسلامی را نه تنها در عرصه داخلی که در عرصه جهانی تأیید کرد. جایزه اسکار که سعی دارد خود را غیرسیاسی و صرفاً هنری جلوه دهد، درست در مسیر هالیوود با میل سیاسی و نشانهگیری به سمت ایران حرکت میکند اما امسال جایزه اسکار از هر سال دیگری بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشت، آن هم سیاستی که از مشی ضدایرانی پر شده است. حال اگر از اعلام برنده جایزه اسکار توسط همسر اوباما که گامی بزرگ در سیاسی کردن اسکار امسال بود بگذریم، بسیاری از اهالی داخلی و خارجی هنر از تعلق جایزه اسکار به فیلم آرگو تعجب کردهاند و نمیتوانند از این موضوع بگذرند.
در واقع این سؤال برای بسیاری از اهالی هنر پیش آمده که اگر تلاش و حرکتی که برای ساخت فیلم آرگو صورت گرفته با همین درجه و امتیازی که اکنون دارد، واقعیت را نشان میداد و از سکوی سیاست ضدایرانی پرش نمیکرد و تنها بخشی از خباثتهای امریکا در ایران را به نمایش درمیآورد و از علل و عوامل اصلی تسخیر لانه جاسوسی هم سخن میگفت، آیا باز هم جایزه اسکار به آن فیلم تعلق میگرفت؟ قطعاً در این حالت کارگردان این فیلم نمیتوانست جایزه اسکار را حتی در رؤیاهای خود ببیند، ولو آنکه از بهترین شیوه طراحی و کارگردانی و بازیگری در فیلم خود استفاده کرده باشد چراکه بیان واقعیت خلاف مشی اسکار و مغایر با میل بسیاری از جوایز بینالمللی است.
پیش از این شاید عدهای تصور میکردند که جوایز بینالمللی در ماهیت خود ارزش خاصی دارد اما این روزها رفتهرفته همه فهمیدهاند که بسیاری از جوایز بینالمللی، دارای ارزشی است که ماهیت آن ارزش پر شده از سیاست آدمکشی، وحشیگری، قتل و غارت و دروغ و اتهام به سایرین که تنها به اراذل بینالمللی که سیاست ضدایرانی را در خوی و خصلت خود نهادینه کرده باشند، تعلق میگیرد. اعطای جایزه صلح نوبل به افرادی نظیر اوباما و اعطای جایزه اسکار به فیلمهای ضدایرانی شاهد این مدعاست.
بسیاری از جوایز بینالمللی امروز تبدیل به جایزهای شده است که عدهای ساختهاند و در جهان پرداختهاند و خود هم به آن ارزش دادهاند تا در عین حال که در سطح جهانی قتل و غارت به پا میکنند، خود را حامی صلح و دوستی و حقوق بشر نشان دهند و ایران را به عنوان ضدصلح، ضددوستی و ضدحقوق بشر در عرصه جهانی معرفی کنند. حال آنکه مشکل اصلی این اوباش آن است که جمهوری اسلامی ایران پشت پردههای سیاه آنان را در عرصه جهانی رو میکند و همچون بسیاری از دولتها که به وضع موجود قانع شدهاند، قانع نیست. این خوی و خصلت واقعی بسیاری از جوایز بینالمللی است که اکنون روی ریل سیاست ضدایرانی سرعت گرفته است. با این حساب نباید تعجب کرد اگر در مراسم اسکار سال آینده جایزه نهایی به کارگردانی تعلق گیرد که فعالیت ظاهراً هنری خود را با ساخت چند دقیقه فیلم با محتوای چند هزار فحش و ناسزای سیاسی و غیرسیاسی به جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآورد
.: Weblog Themes By Pichak :.